Why "Charkhab" is important?; a note on the significance of Charkhab Palace in south Iran
چرا «چرخاب» مهم است؟؛ یادداشتی در اهمیت کاخ «چرخاب» در منطقه دشتستان
قابل توجه است که مدیران زیرک شهری در شهرهای مختلف جهان، شهرهاشان را وامیکاوند که شاید سنگی،کلوخی، چیزی از دل خاک درآورند از روزگاران قدیم و آن را در بوق تبلیغات کنند از برای رونق شهر؛ برای اینکه به شهرهاشان هویت ببخشند؛ برای اینکه شهرهایشان را کانون توجه کنند. از آنجا که این مرز جغرافیاییِ مشخص که امروز سرزمین ماست، از نخستین سکونتگاههای ابناء بشر بوده است، فراوانی آثار قدیم در شهرهای ریز و درشت آن کاملا طبیعی به نظر می رسد. بر ماست که این تحفه های ناب را پاسداری کنیم نه تنها برای اینکه این کار را کرده باشیم، بلکه برای اینکه این تاریخ شهرها و آثار به جای مانده از این تاریخ است که ماهیت شهرهای ما را شکل میدهد. اینها به شهر هویت میبخشند. چشم و چراغ شهر میشوند و چشمها را خیره میکنند. نظریهای که امروزه روز، در جهان معاصر بسیار قابل توجه معماران، شهرسازان و مرمتگران است، همان قول معروف محقق ومعمار شهیر ایتالیایی "کامیلو بوییتو" است که دگرگونیها و تحولات یک اثر تاریخی را در گذر زمان، بخشی اجتناب ناپذیر از آن اثر میگمارد و آن را به مثابهی موجود زندهای میبیند که از نفس افتاده و معتقد است که میبایست روحی تازه در این کالبد بیجان دمید و به یاری فناوری و مصالح نوین بنای تاریخی را به بنایی زنده مبدل کرد که در اختیار شهر و شهروند قرار گیرد. تعریف عملکردهایی نوین برای ابنیهی تاریخی، همگون با روح زمانه از دستورالعملهای "بویی تو" است. این درست همان چیزی است که در جهان مدرن در باززنده سازی بناهای تاریخی به ویژه آن دسته که درون شهرها جاخوش کردهاند به کار بسته میشود تا این سکونِ پیر و فرتوت به عنصری پویا برای شهر تبدیل شود. امروزه باززندهسازی ابنیه و بافتهای تاریخی در شهرها علاوه بر اینکه مرهمی بر زخمهای سیمای شهر میباشد و حس تعلق شهروندان را قلقلک میدهد، به شدت با معیارهای اقتصادی و گردشگری گره میخورد و به عنوان بستری درآمدزا به خدمت شهر درمیآید. این گونه است که این آثار که از دل تاریخ برون آمده و به ما رسیدهاند با ما و برای ما به حیات خویش ادامه میدهند و این بزرگترین خدمتی است که میتوان به آنها کرد که به اصالت وجودی خویش بازگردند که همانا چیزی جزساختهی دست بشر برای بشر نبودهاند.
اینکه
منطقه دشتستان به لحاظ برخورداری از آثار باستانی غنی است، جای بحث ندارد. بی هیچ
شائبهای دشتستان، منطقهای است واجد ارزشهای تاریخی. وجود بیش از صد و هفتاد اثر
تاریخی که تنها هفتاد و سه مورد از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است خود
گویای همه چیز هست. مسئله مورد نظر، چرایی اهمیت این آثار است. مسئله؛ تأثیر شگرف
فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میباشد که باززنده سازی و احیای این آثار به ارمغان
خواهد آورد. محوطههای باستانی متعلق به دوران
هخامنشیان در منطقه دشتستان: چرخاب، سنگ سیاه و بردک سیاه از پتانسیل های بسیار
بالای گردشگری در سطوح مختلف شهری، استانی، ملی و حتی فراملی برخوردارند. احیای
محوطههای باستانی با قدمتی بیش از دوهزار و پانصد سال، بی شک استان بوشهر را در
مرکز توجه باستانشناسان و گردشگران قرار خواهد داد. چنان که سرپرست هیئت کاوش
محوطه باستانی کاخ چرخاب، باستانشناس برجسته کشور، دکترعلی اکبر سرفراز، در نشریه
کیهان فرهنگی (شماره 282-283، فروردین و اردیبهشت 1389، ص 34 تا 39) در مورد این
کاخ می نویسد:
«با پیدا شدن کاخ باشکوه ولی کوچک دیگری از زمان
و عصر کوروش در برازجان، یکی دیگر از آثار هنر معماری آن زمان در حاشیه خلیج فارس
تجلی می یابد... شکوه و جلال و نقشه و پلان این قصر در این مکان، از ویژگی های
خاصی برخوردار است که در سایر کاخهای همزمان دیده نمی شود و این مهم را مخصوصا در
پوشش سقف مسطح 10 در 40 متری جنوبی کاخ به عینه می توان مشاهده کرد که از بزرگترین
ابتکارات معماری و ابداعات ساختماعی در 2500 سال پیش است که ارزش معنوی آن پس از
گذشت قرن ها اکنون به صورت شفاف و مستند آشکار شده که از یک نوع نانوتکنولوژی خاصی
برخوردار است... ساخت بتن سبک برای پوشش سقف مسطح در 2500 سال پیش، یعنی امری باور
نکردنی و معجزه آسا که آزمایشات لابراتوری به آن جواب مثبت داده و غرور و افتخار
هر ایرانی را در معرفی آن بر می انگیزد و توجه به پیشینه تاریخی بسیار کهن برازجان
را نزدیک می کند».
دکتر
سرفراز ضمن توصیف مشخصات بی نظیر معمارانهی این کاخ، بر لزوم احیای آن تأکید می
ورزد: «سزاوار
و شایسته است که این مکان به صورت یک موزه زنده و پارک سیاحتی برای همیشه خوب، حفظ
و نگهداری شود تا علاوه بر تفرجگاه، کلاسی مملو از آموزش و عبرت برای دانشجویان،
دانش پژوهان، مسافرین و همه مردمی باشد که از آن دیدن خواهند کرد».
بر کسی پوشیده نیست که شهر برازجان علی رغم قدمت تاریخی چند
هزارسالهاش، ناشناخته مانده است. اغراق نیست که بگوییم بسیارند هموطنانی که حتی
نام برازجان به گوششان نخورده است؛ شهری که با اتکا به آثار مهم تاریخیاش میتواند
نه تنها در سطح کشور که در سطح جهانی مطرح گردد. میتوان با تعریف پروژهای منحصر
به فرد و واجد ارزشهای معمارانه، کاخ چرخاب را از عزلتی که به آن دچار شده رهایی
بخشید. علاوه بر اینکه جذب توریست داخلی و خارجی، موجبات تعاملات فرهنگی را فراهم
میآورد، بر مواهب اقتصادی آن نمیتوان چشم پوشید. چرخاب، همچنین میتواند به
عنوان مکانی فرهنگی – تفرجگاهی برای شهری که تنها در یک کیلومتری آن واقع شده، عمل
کند. به عنوان مثال، پروژه را میتوان به صورت باغی دید که کاخ چرخاب را در خود
جای می دهد. تصور کنید موزه ای مدرن که بخشهایی از کاخ بازسازیشده را به نمایش میگذارد
و با استفاده از فناوری نوین، اطلاعات جامعی راجع به کاخ در اختیار مخاطب قرار می
دهد. علاوه بر موزه دایمی، فضاهای فرهنگی - تفرجگاهی الحاقی همچون گالریهای موقت،
تالارهای گفتگو، سالن کنفرانس، کتابخانه، فروشگاه محصولات فرهنگی، سالن نمایش
فیلم، آمفی تاتر روباز، کافه ها و رستوران ها و فضاهایی از این دست به سرزندگی باغ-موزه
خواهد افزود، چنانکه "باغ-موزه چرخاب" به مثابه یک بستر فرهنگی- اجتماعی
برای شهر برازجان عمل خواهد کرد. دیگر اینجا موزهای کسالتبار نخواهد بود که فقط
به درد توریست ها بخورد! بلکه فضایی پویا خواهد بود در اختیار شهروندان که به
مجموعه ای از نیازهای فرهنگی – اجتماعی شهر پاسخ خواهد داد.
احمدرضا حکیمینژاد